ღ...ღ سايه روشن ღ...ღ
اصلا نمی توانم باور کنم که تمامی اين خصوصيات متعلق به يک نفر باشد ! نه ! تو آن آدم ديروز نيستی که بی ترديد کس ديگری در وجود توست تو را فرمان می دهد آخر چگونه ممکن است که به ناگاه , آن همه مهر و عشق به کين و سنگدلی مبدل گردد . من وقتی نگاهت می کنم دلم می گيرد درست مثل وقتی که پشت پنجره مه گرفته در يک غروب زمستان که دلگير است و ياس آور به گنجشک های تنهايی نگاه می کنم که روی شاخه ای خشک و عريان سکوت کرده اند و لب فرو بسته اند سکوتی پر از حرف های ناگفته و گنجشکی غم زده ! ر- اعتمادی
نظرات شما عزیزان:
♥ یک شنبه 18 تير 1391
♥ 21:20 بـ ه قـلمـ h... ♥
طراح : صـ♥ـدفــ |